به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، فرهنگسرای رسانه به مناسبت فرا رسیدن فصل بهار و سرزنده شدن دوباره طبیعت، مسابقه عکاسی «شهر نارنج» را در قالب بسته برنامه «تهران درخت دارد »برگزار میکند. این مسابقه با هدف حفظ و نگهداری طبیعت از آسیبهای زیست محیطی و فرهنگسازی کاشت درخت نارنج به جای سبزه گندم در آستانه نوروز 1400 راه اندازی شده است. \r\n در این مسابقه تلاش شده است تا ضمن آگاهسازی مخاطبین از آسیبهای زیست محیطی کاشت سبزه گندم به عنوان سبزه عید، از کودکان دعوت شود تا هسته درخت نارنج بکارند و با ارسال عکس آن در مسابقه شرکت کنند. \r\n در زیر فراخوان مسابقه شهر نارنج توسط فرهنگسرای رسانه منتشر میشود. \r\n\r\n \r\nبراساس این فراخوان، کودکان 7 تا 12 سال میتوانند در این مسابقه شرکت کنند و هر کودک اجازه ارسال 3 عکس را دارد. این عکسها میتواند شامل سبزه نارنج در کنار سفره هفت سین یا درخانه و فضای باز ثبت شود. \r\n شهر نارنج از روز دوشنبه ۱۸ اسفندماه آغاز به کار کرده و تا ۳۰ فروردین سال ۱۴۰۰ ادامه خواهد داشت. شرکتکنندگان باید عکسهای خود را در دو بخش موبایلی یا دوربین حرفهای تهیه کرده و به آدرس ایمیل resanehfarhangsara@gmail.com ارسال کنند. \r\n به 3 نفر برگزیده این مسابقه توسط داوران جوایز نفیسی اهدا خواهد شد. \r\n لازم به ذکر است عکسها باید با مشخصات کامل عکاس، شماره تلفن، کدملی و اسم شهر ارسال شوند.\r\n \r\n...
به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رسانه،هجدهمین نمایشگاه مجازی رسانگاربا عنوان «لحظههای ناب» برگزار میشود. در این نمایشگاه منتخبی از عکسهای اعتکاف که توسط عکاسان خبری رسانههای کشور گرفته شده است به نمایش درمی آید. \r\nاعتکاف صحنهای زیبا از تجلی عبودیت بنده در برابر پروردگار است که همه ساله همزمان با ایام ولادت امیرالمومنین علیهالسلام در سراسر کشورمان برگزار میشود. اما امسال به دلیل ویروس کرونا توفیق برگزاری این مراسم معنوی ایجاد نشد.\r\n\r\n\r\n\r\n \r\nفرهنگسرای رسانه به مناسبت ایام اعتکاف، سه محصول با قالب های مختلف رسانه ای تولید کرده است. اولین محصول ویدئویی از بیانات رهبر معظم انقلاب ، دیگری فوتوتیتر هایی برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری و سومی نمایشگاه مجازی رسانگار با موضوع اعتکاف است . در این نمایشگاه با عنوان «لحظههای ناب» عکسهایی از مراسم اعتکاف در سالهای گذشته به تصویر کشیده شده است.\r\n\r\n\r\n \r\n\r\n\r\nنمایشگاه «لحظههای ناب» همزمان با ایام اعتکاف از 7 تا 13 اسفندماه در فضای مجازی فرهنگ سرای رسانه برگزار میشود. علاقهمندان میتوانند برای مشاهده به صفحه اینستاگرامی و سایت این فرهنگ سرا مراجعه کنند.\r\nدر زیر عکسهای این نمایشگاه مجازی را از منظر میگذرانید:\r\n\r\n \r\n\r\n ...
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، نشست نمایش و بررسی فیلم «رفتار فرزندان» در قالب ویژه برنامه «یک فیلم، یک نقد» در فرهنگسرای رسانه برگزار میشود.\r\nفیلم سینمایی «رفتار فرزندان» به کارگردانی ریچارد ایر و بازیگری اما تامپسون و استنلی توسی، محصول ۲۰۱۷ انگلستان است که تاکنون جوایز معتبری را دریافت کرده است. از بازیگران آن میتوان به اما تامپسون، استنلی توچی، فیون وایتهد، روپرت ونسیتارت، بن چاپلین، نیکی آموکا برد، دومینیک کارتر، نیکولاس جونز، آنتونی کاف، آنجِلا هولمز، استیچا هیکس و… اشاره کرد.\r\nدر خلاصه داستان این فیلم آمده است : هنگامی که ازدواج یک قاضی سرشناس فرو میپاشد، وی باید دربارهی پروندهای که در آن یک پسر جوان به نام آدام، اهدای خون را به دلایل نامعلوم قبول نمیکند ، تصمیم بگیرد. اما…\r\nاین مراسم با حضور کورش جاهد، منتقد سینما روز چهارشنبه 6 اسفند ماه ساعت ۱۷ در فرهنگسرای رسانه با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برگزار میشود. \r\n\r\n ...
به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رسانه، برنامه مثبت 40 با موضوع رسانهها و پیشرفت اقتصادی و با حضور علیرضا بختیاری، مدیرمسئول روزنامه دنیای اقتصاد، مهدی صادقی، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)، ساسان شاه ویسی، رئیس مؤسسه اندیشه و تدبیر انقلاب اسلامی و با اجرای فرید محمدی در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.\r\nدر بخش دوم این نشست مهدی صادقی، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) با نگاه به مخاطبشناسی رسانه توضیح داد: مردم از جمله مخاطب مهم یک رسانه به شمار می روند اما علاوه بر مردم، مخاطب دیگری به نام نهاد دولتی، حاکمیت، سیاست گذار و تصمیم گیرنده هم وجود دارد. شاید آنها هم از جنس مردم باشند اما نقش شان متفاوت از مردم است.\r\nوی بیان کرد: رسانه ای می تواند راهش را ادامه دهد که در شرایطی قرار داشته باشد تا به واسطه آن نظام اقتصادی روی پای خود بایستد. البته رسانه برای ادامه حیاتش دچار برخی نارسایی هایی است و اقتصاد باید از رسانه مراقبت کند تا به خوبی از عهده نقشش بر بیاید.\r\n\r\nصادقی اظهار کرد: رسانه به تنهایی نمی تواند نقش القایی در حوزه اقتصاد داشته باشد بلکه در کنار این ویژگی باید جریان اقناعی را هم پیش روی خود ایجاد کند. رسانه خوب، رسانه ای است که برای ایجاد جریان اقناعی، از امکانات و راهبردهای لازم هم بهره مند باشد.\r\nوی بیان کرد: یکی از ویژگی هایی که بازار باید دنبال کند، موضوع شفافیت است. اگر این شفافیت وجود داشته باشد، تولیدکننده و مصرف کننده به نقطه مثبت خواهند رسید. درواقع رسانه باید مخاطب را اینگونه اقناع کند که اگر کالای ایرانی و محصول ایرانی نقایصی دارد اما با مصرف مان می توانیم به رشد و بالندگی اقتصاد کشور کمک کنیم، قطعا مصرف کنندگان مان به این سمت خواهند رفت.\r\nرئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد،فضای مجازی در بسیاری از کارکردهای اقتصادی می تواند تأثیرگذار باشد چراکه اگر قرار است مطلبی را در رسانه مکتوب منتشر کنیم، محدودیت کاغذ سبب می شود نتوانیم این امر را محقق کنیم درحالی که فضای مجازی این امکان را به ما می دهد که نشر گسترده ای برای مطالب داشته باشیم. ما در فضای مجازی امکان بالندگی بیشتری داریم و آینده هم با رنگ و بو و غلظت فضای مجازی برای تحقق اهداف مان راحت تر خواهد بود.\r\nدر ادامه فیلم کامل بخش دوم این نشست را مشاهده میکنید:\r\n...
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه ، مراسم افتتاحیه سه دفتر شعر طنز، ترانه و شعر مقاومت صبح امروز سهشنبه 28 بهمن با حضور حجتالاسلام امرودی رئیس سازمان فرهنگی هنری، علیرضا زندوکیلی معاون هنری، علیرضا فاطمیان پور معاون فرهنگی، سعید صدراییان مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل این سازمان، مهدی محمدی رییس فرهنگسرا و همچنین شعرا؛ ناصر فیض، محمدمهدی سیار، مرتضی حیدری آل کثیر، علی داوودی در محل این فرهنگ سرا برگزار شد. \r\n \r\nسازمان فرهنگی هنری در راستای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و با هدف ترویج شعر و ادبیات در شهر تهران، شاعرانی متشکل از ناصر فیض، محمدمهدی سیار، مرتضی حیدری آل کثیر، علی داوودی و میلاد عرفانپور را به عنوان اعضای شورای شعر سازمان فرهنگی هنری شهرداری در این مراسم معرفی کرد و سه دفتر «شعر طنز»، «ترانه» و «شعر مقاومت» را به ترتیب در سه فرهنگسرای رسانه، ارسباران و شهید حاج قاسم سلیمانی ذیل خانه شعر و ادبیات افتتاح کرد.\r\n \r\nحجت الاسلام امرودی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در این مراسم ضمن تبریک فرا رسیدن ماه رجب با اشاره به فعالیت و اهداف سازمانی در خصوص جایگاه شعر گفت: مبتنی بر اساسنامه سازمان فرهنگی هنری ما به دنبال شعر انقلابی، شعر متعالی و فاخر هستیم. در واقع «شعر» و «کلمه» خمیر مایه تمام فعالیتهای سازمانی است، حتی در موسیقی هم شما شاهد کلمه و شعر هستید، در هنرهای نمایشی نیز چنین است، این «کلمه» است که بیانگر تمام فعالیت های فرهنگی هنری است، قرآن کلام وحی است، و امیدواریم بتوانیم این جایگاه ممتاز را درسازمان فرهنگی هنری ادا کنیم.\r\n \r\nوی تصریح کرد: لذا این دیدگاه و برداشت در خصوص «کلمه» در تمامی فعالیت ها و محصولات فرهنگی هنری سازمان که برگرفته از تراوشات فکری و ذهنی همکاران است در برنامه های فرهنگی هنری ظهور و بروز میکند.\r\n \r\nامرودی در ادامه به نقش و جایگاه شخصیت شاعر اشاره کرد و گفت: افراد و اشخاص بسیار قهار در سخنرانی و بیان احادیث و قرآن وجود دارند که میتوانند ذهن شنونده را تسخیر کنند اما برخی دیگر روح انسان را تصرف میکنند. به مصداق اینکه میگویند «سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» در واقع این افراد به واسطه نفس مطهرشان شعر سازی نمیکنند بلکه حدیث نفس میگویند. \r\n\r\n\r\nوی با بیان اینکه ماموریت سازمان بهره مندی از هنر در جهت رسیدن به اهدف سازمانی است گفت: سازمان متولی شعر، هنر، نمایش و ... نیست اینها برای ما موضوعیت ندارند ولی طریقت دارند.\r\n \r\nرییس سازمان فرهنگی هنری در ادامه با اشاره به اهمیت محتوا به عنوان خمیر مایه شعری گفت: استفاده از هجو در برخی از اشعار مایه تاسف است که چرا از این قلم زیبا برای هجوگویی بهره میگیرند. برخی دیگر خمیر مایه و کلامشان قرآن است؛ پس شاعری شعرش ماندگار می شود که دارای محتوای غنی باشد. برخی اشعار دارای محتوای تشریحی، موعظه ای، توصیفی یا احساسی هستند و بیان حکمت میکنند. گاهی معرف شخصیتی است مانند «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» و گاهی شعر ناظر بر عرفان ، قرآن و قصص قرآنی است. \r\n \r\nامرودی در حوزه ترانه و قالب شعری ترانه گفت: به نظر من اگر از منظر مخاطب و شنونده ترانه را ببینیم ترانه ای خوب است که مردم آن را سینه به سینه نقل میکنند. گاهی استعاره کاری میکند که صدها ساعت مطالعه و سخنرانی چنین تاثیری ندارد؛ مانند استعاره «مگر خون پسر من رنگین تر از خون علی اکبر(ع) است» این جمله در واقع شهید پرور است و همین استعاره منجر به تاثیرگذاری عمیق در بین مادران و خانواده شهدا است و مروج فرهنگ ایثار و شهادت است.\r\n \r\nوی در پایان یادآور شد: هر قلمی، شعری، طنزی یا هر ترانه و شعر مقاومتی که ما را یک قدم به خدا نزدیک کرد مطلوب و از اهداف ماست و هر کدام از اینها که ما را از خداوند دور کند جزو اهداف ما نیست.\r\n \r\nهمچنین علیرضا زند وکیلی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری ضمن اشاره به افتتاح دفتر شعر طنز در فرهنگسرای رسانه و دو دفتر شعر دیگر در دو فرهنگسرای ارسباران و شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: توجه و اولویت دادن به شعر انقلاب از اولویت ها و اهداف سازمانی است ما نیز سعی کردیم تا از افراد دارای تخصص در جهت انقلاب و دین بهره ببریم . اگرچه از حضور عموم برای این هدف استقبال میکنیم.\r\n \r\nوی با اشاره به اهمیت و نقش کسانی که قلم می زنند و در خدمت فرهنگ فعالیت میکنند افزود: این افراد جایگاه ممتازی در تاثیرگذاری دارند بر همین اصل بایستی حتیالامکان از خطا در این حوزه به دور باشند. \r\n\r\n \r\nزندوکیلی در پایان ضمن تشکر از ریاست سازمان فرهنگی هنری و حضور مدیران و شعرا در این مراسم اظهار امیدواری کرد که این اقدام سازمان الگویی مناسب برای دیگر شهرها و شهرستانهای کشور به منظور توجه به شعرا و اهمیت دادن به حوزه فعالیت شعر انقلابی باشد.\r\n \r\nهمچنین مهدی محمدی رییس فرهنگسرای رسانه ضمن خیر مقدم به حاضران در این مراسم گفت: افتتاح دفتر شعر طنز در فرهنگسرای رسانه فرصتی برای شهروندان و اهالی منطقه است؛ امیدوارم با این اقدام شاهد حضور اهالی ادب و قلم در فرهنگسرای رسانه باشیم.\r\n\r\n\r\n \r\nناصر فیض شاعر طنزپرداز نیز با اعلام اینکه فرهنگسرای رسانه سابقه خوبی در ایجاد اینگونه دفاتر داشته گفت: ظرفیت زبان فارسی یک بخش عمده ای از طریق طنز به نمایش گذاشته می شود.\r\n \r\nفیض گفت: تفاوت زبان فارسی با سایر زبان ها به گونه ای است که ساختار جملات به خوبی می تواند جابجا شود بدون آنکه به محتوای زبان خدشه ای وارد شود. وی طنز را ساحت گوشه و کنایه و تناقض و تضاد دانست.\r\n \r\n\r\nفیض ابراز امیدواری کرد که ایجاد دفتر طنز در فرهنگسرای رسانه مقدمه ای باشد برای کارهای بزرگتر و فهم این نکته از سوی مردم که طنز فقط برای انبساط خاطر نیست بلکه می توان کمک های شایسته ای به جامعه از طریق استفاده از ایهام کنایه بنماید.\r\n\r\nاهدای احکام به اعضای شورای شعر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ، پخش کلیپ هایی درخصوص موضوع شعر در بیان رهبر انقلاب اسلامی و افتتاح دفتر شعر طنز در فرهنگسرای رسانه از بخش های مراسم این افتتاحیه بود. \r\n \r\n\r\n\r\n\r\n ...
به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رسانه،در سری نشستهای «سینما ۳۹» شش فیلم از آثار جشنواره فیلم فجر مورد بررسی قرار میگیرد. این برنامه که از ۲۵ تا ۳۰ بهمنماه برگزار شده، در دومین قسمتش به بحث و بررسی درباره فیلم «مامان» پرداخت. در این نشستها که در محل کتابفروشی بهنشر و با مشارکت فرهنگسرای رسانه برگزار میشود، میثم رشیدی مهرآبادی با محسن باقری اصل درباره فیلمها صحبت میکنند. آنچه در ادامه میخوانید، متن این گفتگو درباره فیلم «مامان»، ساخته آرش انیسی است.\r\nمیثم رشیدی مهرآبادی: فیلم «مامان» یک فیلم مادرانه است که از منظر پسرها به موضوع نگاه میکند و ردی از دختر در خانواده نیست. چون همیشه دخترها، مادرها را تکمیل میکنند و کم و کاستیها را جبران میکنند اما فیلم «مامان» حتی عروس خوب و قوی هم ندارد.\r\nاین فیلم، داستان ساده یک مادر است، مملو پیچیدگیهایی که شاید مثل آن را ندیده باشیم. قرار است آشنازدایانه باشد. وقتی اسم فیلم را شنیدم انتظار داشتم با فیلم ضعیفی روبرو باشم اما من از فیلم راضیام. جزئیاتی را از رفتار مادر با فرزندانش میگوید که کمنظیر است.\r\n\r\nمحسن باقری: به نام خدای مهربان. ما با فیلمی که دوربین سینمایی داشته باشد مواجه نیسیتم. ما با فیلمی بسیار بد و کممایه مواجهیم که دوربینش دوربین دورهمی است. ما به سینما میرویم که فیلم سینمایی بببینیم. قبل از این که سراغ دیالوگها برویم و مقهور بازی یک از بازیگران این فیلم بشویم باید بگوییم که زاویه دوربین و اندازه قاب ها در آن مهم است چون اساسا در سینما زاویه دوربین مهم است. باید کمی هم درباره تئاتر صحبت کنیم که بازیگر اصلی آن از قدیمیهای تئاتر است.\r\nرشیدی: که سیمرغ بازیگر نقش اول زن را هم گرفت...\r\n\r\nقسمت اول این نشست ها را اینجا ببینید:\r\nسی و نهمین جشنواره فیلم فجر/ ۱۳\r\n«منصور» دودرهباز نیست! / تقلید صدای آقای هاشمی رفسنجانی غلو است/ چرا هیچ وقت داخل ماشین تیمسار را نمیبینیم؟! / «منصور» را باید در سینما دید\r\n\r\nباقری: وقتی تئاتر میبینیم زاویه دید بستگی به بلیطی دارد که گرفتهایم و همه تئاتر را از همان زاویه میبینید. در سینما، اینگونه نیست و اندازه قابها و زاویه و «پی یو وی» دست فیلمساز است و آنجاست که فیلمساز بدون این که خودش را پررنگ کند با اندازه قابهایی که میدهد فیلم سینمایی را برای ما جذاب کند. این دوربین، دوربین دورهمی است.\r\nرشیدی: خود فیلم هم فیلمی آپارتمانی است که مثلا نمیشود آن را با فیلم های بیگ پروداکشن مقایسه کرد.\r\nباقری: کلوزش و اکستریم کلوزش باید مشخص باشد. کار مهم، کار کارگردان است ولی با دوربین علافی مواجه هستیم. مثلا با احمد مواجه هستیم که در اتاق بنشیند و فیلمنامهای بنویسد که نوشتن فیلمنامه اصلا اینطوری نیست.\r\nرشیدی: این ماجرای فیلمنامه اصلا درنیامده و معلوم نیست کارکردش چیست؟ منتظریم ببینیم این فیلمنامه قرار است چه اتفاقی برایش بیفتد.\r\nباقری: فیلمنامه اصلی فیلم هم مثل همین فیلمنامه داخل فیلم است.\r\nرشیدی: من البته این را نمیتوانم بپذیرم.\r\nباقری: کشدار کردن برخی صحنهها یا تردیدش در پرینت گرفتن فیلمنامه اساسا قابل درک نیست.\r\nفیلم یک خط قصه دارد که آن را درست برگزار نمیکند. نتوانسته فیلمنامه خوبی بنویسد؛ تازه اگر فیلمنامه خوبی داشت باید میتوانست به عنوان یک کارگردان به یک فیلم سینمایی تبدیل کند. مسئله آپارتمان، مشکل را حل نمیکند. معلوم است که کارگردان، اندازه قابها را نمیشناسد. روند قصه پیش نمیرود. اصلا قصه فیلم «مامان» چیست؟ درباره یک زمین است که اول فیلم اشارهای به آن میشود.\r\n\r\nبا بازی اُوِراَکت «رؤیا افشار» اصلا موافق نیستم چون کمدی ناخواسته میشود چون کارگردان فیلمنامه خوبی ندارد و کار را به بازیگر اصلیاش سپرده و خانم افشار همه چیز را دست گرفته است. به همین خاطر ما با لحظاتی از کمدی ناخواسته مواجه میشویم.\r\nرشیدی: یک سکانس جالب و درونی دارد که آن هم سکانسِ گرفتن نذری است. این سکانس هم یک لایه درونی از «مامان» را به ما نشان میدهد.\r\nدر هر بخش از فیلم با یک لایه درونیتر از شخصیت مادر آشنا میشوم و این یعنی روی فیلمنامه فکر شده است و اینطور نیست که کار را کامل به بازیگر اصلیاش سپرده باشد. من به این فکر میکردم که این فیلمنامه را چه کسی جز رؤیا افشار میتوانست بازی کند و دربیاورد. یعنی، هم باید به لحاظ سنی مناسب این کار باشد و هم انرژی این کار را داشته باشد. خانم افشار حرکتهای زیادی دارد و حتی در پلان خوابیدن هم انرژی خاصی دارد که نوعی خواب مادرانه است. این نشان میدهد که هم انیسی سعی کرده فیلمنامه خوبی بنویسد و هم رؤیا افشار تمام تلاشش را کرده است.\r\nقصه فیلم «مامان» به صورت یک خطی، آشنایی با درونیات یک مادر است که شباهتهای زیادی به مادرهای اطراف ما دارد اما ما این خصوصیات را انکار میکنیم. یعنی اشتباهاتی که «مامان» در فیلم مرتکب میشود را شاید خیلی ازم مادرها مرتکب بشوند اما ما این حرکات را از نگاه مادرمان اشتباه نمیبینیم. این فیلم قرار است مادران ما را مقابل چشمان ما بازروایی کند. هر کسی به اندازه سهم خودش.\r\nمن اصلا ماجرای زمین را در قصه نمیبینم.\r\nباقری: پس چرا شروعش با آن و پایان بندی هم با آن است.\r\nرشیدی: در ذهن من اصلا قصه زمین، پررنگ نیست.\r\nباقری: برداشتن دوربین و دیدن برخی صحنهها که از لحاظ دیالوگنویسی فاجعه است که فیلم نمیشود. قصه با خیلی تأخیر، از این جا شروع میشود که ما مادری داریم با سه پسر. یک پسر داریم که ازدواج کرده و رفته. یکی از پسرهای در خانه، فریدون نزدیک ۴۰ سال دارد و در یک شرکت کار میکند. احمد هم فیلمنامهنویس است و در خانه است. «مامان» بین دو پسرش تفاوت قائل میشود و این تفاوت ها اتفاقا خیلی گل درشت و بی منطق است. فریدون و احمد یک دعوای پنهان دارند که نمیدانیم مشکلشان چیست؟\r\nرشیدی: این البته مثل همان دعواهایی است که برادر و خواهرهای همسن با هم دارند.\r\nباقری: سر این که فریدون میخواهد سر قراری برود و از سشوار احمد استفاده کرده، جنجالی سر میگیرد. احمد هم عکس فوتبالیست ها در اتاق فریدون را پاره میکند که بسیار عجیب است. فریدون که در شرکت کار میکند سشوار ندارد و آدم علاف و بیکاری که همهاش در خانه است، این امکان را دارد؟! تمهید فیلمنامهنویس در این حد هم در کار نیست. این را گفتم که بگویم اصلا فیلمنامهای در کار نیست.\r\nدر خواستگاری از نامزد فریدون، «مامان» خیلی سریع میرود سراغ موضوع بچهدار شدن که بسیار تیپیکال است. آن دختر هم شورع میکند به دست انداختنش. میگوید: ما به جای بچه زاییدن باید بچه بیاوریم! «مامان» هم به فریدون میگوید این را رها کن من بهترش را برایت میگیرم و موضوع به شدت به ابتذال کشیده میشود.\r\n\r\nرشیدی: در باره سشوار، نظر من این است که چون فریدون کم مو است، هیچوقت به فکرش نرسیده سشوار بخرد! درباره بقیه اتفاقاتی هم که تو از کاستی فیلمنامه میدانی، به کاستیهای شخصیت «مامان» برمیگردد.\r\nباقری: شما مثالی بزن که فیلمنامه در قاب بندیها کمکی به فیلم کرده باشد.\r\nرشیدی: این که میگویی فیلمنامه دکوپاژ بدهد خیلی ایدهآل است و به نظرم اینطور نیست که رؤیا افشار کار را پیش ببرد. میخواهد شخصیت «مامان» را به زمین بیاورد و واقعی کند.\r\nباقری: چرا «مامان» شبکه جِم را نمیبیند و فیلم فارسی میبیند؟\r\nرشیدی: به نظرم اشتباهاتی که مادرها مرتکب میشوند را دارد به ما نشان میدهد و این مسائل مطرح شده در جامعه ما است.\r\nباقری: الان با اشتباهات پنهان شده مادرهای ما چه بحرانهایی به وجود آورده که بخواهیم آنها را برملا کنیم؟\r\nرشیدی: به نظرم همه اکتهایی که رؤیا افشار دارد مابهازای واقعی دارد. نمیتوانیم بگوییم همه مادرها جم میبینند. این وضعیت خاص است. این مادر شرکت نفتی بوده و در وضعیت خوبی بوده و جنگ او را بدبخت کرده است.\r\nباقری: مثلا در نشان دادن حسرتهای این «مامان»، لاک زدن به ناخن را نشان میدهد که اصلا به معنای حسرت نیست. بعد هم در دیالوگش آن را بیان میکند.\r\nرشیدی: به نظرم آن لاک، کارکرد خودش را دارد. نمیخواهم بگویم این کار بی ایراد است ولی یک کارگردان در آستانه چهل سالگی سعی داشته فیلم خودش را بسازد و موفق هم بوده.\r\nباقری: من هیچ رگهای از استعداد در کار این فیلمساز ندیدم. یک رؤیا افشار را داریم که خارج از قصه فیلم است. متن حداقلی وجود دارد. روند پیشبرد داستان را نداریم و از دل سکانس قبلی به سکانس بعدی نمیشود رفت.\r\nرشیدی: البته پرشهایی هست.\r\nباقری: تهش میخواهد بگوید «مامان»ی که این همه ایثار کرده، آخرش هم سرش کلاه رفت. خیلی وقتها فکر میکنیم تصویری که از مادر داده شده خیلی بی نقص است. اتفاقا در دوره ای که زندگی میکنیم احتیاج بیشتری به این تصویر آسمانی داریم چون فرزند از بدن مادر و جگرگوشهاش بیرون میآید و ته تهش مادرها نمیتوانند بی خیال فرزندان بشوند. دعوا میکنند و فحش میدهند اما هوای بچه ها را هم دارند.\r\nرشیدی: ما در «مامان» به غیر از بخش مادر بودن، لایههایی از شخصیت خودش را میبینیم. زنی که راننده تاکسی است و خوب هم درآمده.\r\nباقری: برخی که نگاه روشنفکرانه دارند فکر میکنند مردم، چیزی حالیشان نیست. یک راننده تاکسی ممکن است به هتل نرفته باشد اما به خاطر همکلامی با مردم، کوهی از تجربه هستند. این که نداند تعامل در هتل ها چگونه است را نمی شود باور کرد. از «مامان» راننده تاکسی با عرضه، این بچههای بی عرضه در نمیآید. پسری کچل و چهل ساله دارد که هنوز هم زن نگرفته است. این همه بچه زرنگ بیسواد در جامعه میبینیم که دارند کار میکنند و گلیم خودشان را از آب بیرون میکشند. اینها چیزهایی است که فیلمنامه نتوانسته به آن بپردازد.\r\nخیلی ها میگویند بازی رؤیا افشار فیلم را نجات داده و این برای فیلمساز خیلی بد است که با یک نفر فیلمش بخواهد نجات پیدا کند. که به نظر من نجات هم پیدا نمیکند. انیسی نتوانسته در مقابل افشار بایستد و باعث شده نه کارگردانی دیده شود و نه بازیهای بقیه.\r\n\r\nرشیدی: البته رابطه کاگردان و بازیگر اولش را نمیشود قضاوت کنیم چون چیزی نمیدانیم.\r\nبه نظم بازی خانم افشار خیلی خوب است و در اکران هم موفق خواهد بود.\r\nباقری: بازیگر تئاتر عادت کرده مردم را بخنداند و دیالوگ های متناقض میگوید و اُوِراَکت میشوند تا از تماشاگران خنده بگیرند. این اتفاق در فیلم «مامان» هم میافتد. اما این کار اصلا مناسب نیست.\r\n رشیدی: ما همه فیلمهای تولید شده امسال را ندیدهایم و نمیتوانیم «مامان» را با فیلمهای دیگر مقایسه کنیم اما «مامان» به نظرم موفقیتهای خوبی به نسبت سایر فیلمها دارد.\r\nباقری: به نظر من اصلا فیلم خوبی نیست.\r\nرشیدی: به هر حال من از این فیلم خوشم آمده است.\r\nباقری: من علتش را میدانم. آنقدر در این سالها بازی بد و متوسط دیدهایم که حالا بازی نسبتا متفاوت رؤیا افشار نظر تو و احتمالا تعداد دیگری از افراد را جلب کرده است. این معقول است که یک بازی خوب حال ما را خوب کند اما نکته، بازی تکی یک بازیگر نیست. اگر فیلمساز روی همین روند جلو برود نمیتواند موفق باشد.\r\nرشیدی: البته مهم این ست که به خاطر این بازی فیلمش سیمرغ میگیرد و در اکران هم احتمالا موفق باشد. توصیه من این است که دوستان، فیلم را ببیند. مهم این است که از بین همه فیلمهایی که در جشنواره بود، فیلم «مامان» در لیست ششتایی ما قرار گرفت و این یعنی از نظر من یک پله موفقتر بود و البته تو هم لطف کردی و موافقت کردی که دربارهاش حرف بزنیم.\r\nکارگردان انسان شریفی است و میتواند این انتقادات را بپذیرد و کارهای خوبی بسازد. من موافق نیستم که هیچ رگهای از استعداد ندارد. من در فیلمنامهاش رگه هایی از استعداد میبینم. ان شا الله فیلمهای بهتری بسازد که بنشینیم و دربارهاش صحبت کنیم.\r\nباقری: اتفاقا هنوز نتوانستهایم به درونیات مادرها نزدیک بشویم. زایمان و بچه را در بدن نگه داشتن و تمام شب بیداری ها، و حتی بداخلاقی با بچه ها هم چیزهایی است که باید به سنش برسند تا بفهمند.\r\nرشیدی: برخی چیزها را فقط با مادر شدن میتوان فهمید....
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، نشست نمایش و بررسی فیلم «آنچه آنها داشتند» در قالب ویژه برنامه «یک فیلم، یک نقد» در فرهنگسرای رسانه برگزار میشود.\r\nاین فیلم سینمایی به کارگردانی الیزابت چومکو محصول سال 2018 در آمریکا و در ژانر خانوادگی و اجتماعی است. در این فیلم هیلاری سوانک، مایکل شنون، رابرت فورستر، جاش لوکاس , ایمی گارسیا به هنرمندی پرداختهاند.\r\nدر خلاصه این فیلم سینمایی آمده است: «بریجت همراه با دختر سرکش خود به خانه کودکی خود در شیکاگو باز میگردد. او مجبور به داوری بین اصرار جدی پدرش که همسرش در خانه باقی بماند و نیز تلاشهای برادر مصمم او برای قرار دادن مادر در یک مرکز «مراقبت حافظه» قرار دارد. بریجت تلاش میکند تا یک عمر درگیری خانوادگی را درک کند.\r\nاین مراسم با حضور کورش جاهد، منتقد سینما روز چهارشنبه 29 بهمن ماه ساعت 17 در فرهنگسرای رسانه با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برگزار میشود. حضور برای عموم آزاد است.\r\n...
به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رسانه،برنامه مثبت 40 با موضوع رسانه ها و سرمایه اجتماعی در قسمت دوم و با حضور کارشناسانی همچون حسن بیادی، محسن مهدیان و حسین بصیریان، مدرس دانشگاه و با اجرای فرید محمدی در فرهنگ سرای رسانه برگزار شد.\r\nمحسن مهدیان؛ کارشناس رسانه در بخش دوم این برنامه گفت: رسانه نقش چشم مخاطب را دارد. پیامی که آنها به ذهن شما منتقل می کند، همان پیامی است که رسانه در نظر می گیرد. رسانه ها روایتی را به مخاطب انتقال می دهند که براساس برداشت های خودشان است.\r\nوی ادامه داد: باید بپذیریم که در رسانه بی طرفی وجود ندارد که البته در عالم هم فرد بی طرفی را شاهد نیستیم و عمدتا رسانه خنثی هم وجود ندارد. رسانه آنچیزی را که می بینید از منظر خودش به مخاطب منتقل می کند. بازی رسانه در همین نقطه است، روایتی است که به مخاطب انتقال می دهد. ما چه روایتی به مخاطب منتقل کنیم که در او اعتماد ایجاد شود.\r\n\r\nمهدیان اظهار کرد: رسانه ها جزئی از پازلی در سرمایه اجتماعی است. آنها تصویری از موضوعات را به مخاطبان ارائه می کنند؛ بنابراین نقش کلیدی دارند. پیش از انقلاب فضایی برای رسانه وجود نداشت تا جایی که هنوز هم یک فرد میان سال و قدیمی اگر بخواهد حرف سیاسی بزند، آرام تر صحبت می کند؛ چراکه این ترس و نگرانی را از همان سال های پیش از انقلاب در جودش نهادینه شده است.\r\nوی ادامه داد: رسانه پیش از انقلاب، نخبه برای نخبه بود و پس از انقلاب این امر تغییر کرد و نخبه برای حاکمیت شد. این وضعیت تا سال های حدود 77 ادامه داشت تا جایی که رشد کردیم و رسانه کاملا برای نخبه و مخاطبش مردم بود. امروز این حرکت ارتقا یافته است و امروز مردم برای مردم است یعنی در رسانه مردم حضور دارد و دیگر رسانه ها از منابع رسمی گذشته اند و رسانه ها در دست مردم است. امروزه از مرحله شهروند خبرنگار به شهروند رسانه رسیده ایم یعنی هر فرد خودش یک رسانه است.\r\nدر ادامه فیلم بخش دوم این نشست را به صورت کامل مشاهده کنید:\r\n...
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، فرهنگ سرای رسانه چهارمین قسمت از مجموعه مستند «هفت جهان یک سیاره» را اکران میکند. در این مراسم و پس از اکران فیلم، عبدالحسین متفقهی این فیلم مستند را معرفی و بررسی میکند.\r\n مستند تحسین شده «هفت جهان یک سیاره» مجموعه مستندی به کارگردانی و گویندگی دیوید اتنبرو مستندساز مشهور بریتانیایی و محصول سال 2019 است. \r\n در خلاصه داستان این مستند آمده است: میلیونها سال قبل نیروهای اعجابانگیز و ناشناخته، پوسته زمین را از هم جدا کردند و هفت قاره امروزی را تشکیل دادند که هر یک از این قارهها آب و هوا و اکوسیستم مخصوص به خود را دارند. از بهشت رنگارنگ آمریکای جنوبی گرفته تا گرمای مهیب آفریقا. هفتجهان یکسیاره شخصیت واقعی هر قاره را به نوبه خود به نمایش میگذارد و دقیقاً نشان میدهد که چگونه تمام زندگی در آنجا شکل گرفته است. \r\n گفتنی است پیش از این، قسمت سوم این مجموعه مستند نیز در فرهنگسرای رسانه اکران، نقد و بررسی شده است. \r\n این مراسم سه شنبه 28 بهمنماه ساعت 18 با رعایت دستورالعملهای بهداشتی در فرهنگسرای رسانه واقع در خیابان پاسداران، خیابان گل نبی، خیابان ناطق نوری، میدان قبا برگزار می شود.\r\n...
به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رسانه ،در سری نشستهای «سینما ۳۹» شش فیلم از آثار جشنواره فیلم فجر مورد بررسی قرار میگیرد. این برنامه که از ۲۵ تا ۳۰ بهمنماه برگزار میشود در اولین قسمتش به بحث و بررسی درباره فیلم منصور پرداخت. در این نشستها که در محل کتابفروشی بهنشر و با مشارکت فرهنگ سرای رسانه برگزار میشود، میثم رشیدی مهرآبادی با محسن باقری اصل درباره فیلمها صحبت می کنند. آنچه در ادامه میخوانید، متن این گفتگو درباره فیلم منصور، ساخته سیاوش سرمدی است.\r\n\r\n\r\nمیثم رشیدی مهرآبادی: فیلم منصور درباره تیمسار منصور ستاری است که سالهایم تمادی فرمانده نیروی هوایی ارتش بودند و موقعی که با سختی های زیادی از داخل و خارج برای تجهیز و تامین اقلام مورد نیازشان خصوصا هواپیما روبرو بودند، تصمیم می گیرند یک اتفاق تازه را رقم بزنند و تحریمها و بخشی از توطئه های داخلی را خنثی کنند.\r\n\r\nفیلم منصور در بیان نحوه این توطئه ها سعی کرده سنگ تمام بگذارد و از تمام توانش استفاده کند. این تلاش ها هم موفقیت آمیز بوده و پایان خوبی را برای فیلم رقم می زند.\r\nمحسن باقری اصل: درباره فیلم منصور چند ویژگی وجود دارد که در بسیاری از فیلم های جشنواره وجود ندارد. در کل ما سینمای ضعیفی داریم که حداقل ها هم در آن رعایت نمیشود. برخی فیلم ها توهینآمیز و شعاری هستند. درباره منصور، ما با فیلمی مواجه هستیم که علی رغم ضعفهایش در تکنیک و فرم، می شود گفت فیلم محترمی است.\r\nمنصور جز در برخی سکانس های محدود، شعاری نمی شود. منصور فیلمی است که توهین نمی کند و دودرهباز نیست. برخی از فیلم مها آنقدر حرکت های دوربین درند که حتی چشم بیننده هم اذیت می شود و منصور این کار را ندارد و از دوربینش به خوبی استفاده کرده.\r\n\r\nبیشتر بخوانیم:\r\nفیلم« منصور» پدیده سیو نهمین جشنواره فیلم فجر از نگاه منتقدان و مخاطبان ؛\r\nستاره منصور\r\nنقد و برررسی ۶ فیلم جشنواره در «سینما۳۹»\r\n\r\nرشیدی: کارگردان این فیلم یک فیلم اولی است که اتفاقا مستندهای قوی و خوبی ساخته. سیاوش سرمدی در آغاز کار با اضطراب زیادی روبرو بوده تا جایی که می خواسته جلسه فیلمبرداری را کنسل کند اما شکر خدا با این استرسها و ترسها مقابله می کند و به خوبی کار را پیش میبرد.\r\nتنها جایی که لوکیشن محدود دارد، خانه و زیرزمین خانه تیسمار ستاری است و بقیه لوکیشن ها کاملا وسیع و بزرگند. دوربین سیاوش سرمدی در منصور، خیلی به اندازه است با این که می توانست بیشتر بازی کند و خودی نشان بدهد، حد و حدودش را می داند. نه چیزی را از نگاه ما پنهان می کند و نه چیزی را تحمیل می کند.\r\nکار کردن درباره اتفاقاتی که در دهه ۶۰ اتفاق می افتد هم سختی های زیادی دارد که منصور از این نظر هم موفق بوده.\r\nباقری اصل: درباره دوربین سرمدی با نظر شما مخالفم. البته منصور اصلا فیلم بدی نیست. مستندسازی که وارد سینما می شود باید تجریاتش را پشت خودش نگهدارد چون دارد وارد یک مدیوم دیگر می شود. مستندنگاری و مستندسازی یک ضرورت ملی است. اتفاق های مهم دیروز و امروز و حتی برخی مکان ها و افراد باید شناسانده بشود. مستندساز عادت می کند که رویدادها را از نزدیک ببیند و به مخاطب منتقل کند.\r\n\r\nجای این فیلم درباره شهید ستاری خالی بود. خیلی از افراد اسمشان را میدانیم اما تصویر درستی ازآنها ندیدهایم. اگر هم چیزی وجود داشته اسطوره ای بوده که به درد نسل امروز نمی خورد.\r\nمنصور در درام پایش می لنگد و نقطه ضعفآن است. اگر چه این فیلم، فیلم خوبی است.\r\nمنصور برخلاف فیلم هایی که سیاهنمایی قلابی دارد، امیدوارکننده واقعی است. منصور می تواند الگویی باشد برای امیدبخشی های واقعی و باورپذیر.\r\nرشیدی: البته به نظر من اصلا مایه های دراماتیک ندارد و این جزو ضعف های فیلم است. منصور یک سکانس ضعیف دارد و آن هم همراهی و همکلامی تیمسار ستاری با فرمانده جنگ، آقای هاشمی رفسنجانی است. شاید چون گریم و قد و قامت قصابیان در نقش منصور ستاری خیلی خوب جاگیر شده، شخصیت و بازی بازیگر آقای هاشمی، خیلی گلدرشت شده و خوب در نیامده. اگر چه دیالوگ ها خوب شده ولی گریم و بازی آن فرد، شبیه آقای هاشمی رفسنجانی نیست. حتی من انتظار داشتم در سالن برخی بخندند. البته چون ما در سالن رسانه ها این کار را دیدیم، این اتفاق نیفتاد اما ممکن است در اکران عمومی برخی ها بخندند. در این سکانس حتی تقلید صدای آقای هاشمی هم خیلی اگزجره (غلوآمیز) است.\r\nالبته منصور در سکانسی که حضرت آیت الله خامنه ای برای افتتاح یک پروژه می آیند این زرنگی را دارد که مهمان اصلی را، هم نشان بدهد و هم نشان ندهد و در این کار موفق بوده.\r\nباقری: موافق نیستم که محسن قصابیان در منصور بازی خوبی دارد بلکه بازیاش متوسط است و توانسته نجاتش بدهد. منصور درباره شخصیتهای بالاتر از تیمسار ستاری، چه در مورد آقای هاشمی و چه درباره آقای خامنهای که می خواهد دوربین به ایشان نزدیک نشود، در دو مورد موفق نبوده. نکته دراماتیزه ش این است که بالاخره ستاری زیر فشار شرکت یاشی، زیر فشار مجلس، شورای عالی امنیت ملی و... است اما نتوانسته به نسبت نزدیک ستاری با آن آدم ها برسد.\r\nالبته خوشبختانه ما با یک شخصیت غیرقابل دسترس مواجه نمی شویم. حتی جاهایی ستاری دست به لابی می زند و چه خوب است. نکته من راجع به فیلم این است که از منصور ستاری آشنایی زدایی می کند. چند صحنه با برخورد مقتدر هم دارد که به خوبی درآمده. البته لابی های ستاری با آدم های دیگر را نمی بینیم.\r\n\r\nرشیدی: منصور به طور واقعی برخی ساختارشکنی های تیمسار را نشان می دهد. حتی برخی جاها قانون را به خاطر قانون و مردم دور می زند...\r\nباقری: وقتی زاوه دید تو جایی است که باید برای کشور کار کنی، جاهایی برای نام و ننگ باید کاری کنی. پدر من چون نظامی بوده، من این آدم ها را از نزدیک دیده ام. کسی که تیمسار می شود، یک سنگینی در رفتار دارد که این را توانسته نشان بدهد. خیلی ها فکر می کنند که تیمسار و نظامی قدرت قلع و قمع کردن همه را دارد اما اینطوری نیست.\r\nنظامی ها یکی از مظلومترین قشرهای جامعه هستند چرا که به جاهای مختلفی باید پاسخگو باشند.\r\nرشیدی: یکی از نکات منصور این است که ما هیچ وقت داخل ماشین تیمسار را نمی بینیم و به نظرم این یک فاصلهگذاری هوشمند است.\r\nباقری: به نظر من دفتر تیمسار ستاری هم در منصور، واقعی و خوب ترسیم شده. ولی مشکل این است که وقتی منصور دارد درباره آدمی که مسئول آسمان کشور است، صحبت می کند، حتی یک نما از او در آسمان هم نداریم!\r\nرشیدی: باید ببینیم در واقعیت هم در آن مقطعی که فیلم دارد تعریف می کند، این اتفاق افتاده بود یا نه؟ فکر می کنم بعید است کارگردان از آن به سادگی گذشته باشد.\r\nبه نظرم جلوه های بصری در پرواز هم خوب درآمده و گل درشت نیست.\r\nقصابیان گرینه خوبی برای تیمسار بوده و بازی اندازه ای دارد. بخش زیادی مدیون تجربیات او در تئاتر است. چهره قصابیان سالهاست کمتر دیده شده و چهرهای شناخته نشده است و این هم به منصور کمک کرده. یک نکته مهم دیگر هم این است که درباره یک شخصیت ارتشی، مجموعه ای از سپاه، سرمایهگذاری کرده. این نشان می دهد که اوج، دنبال آن است که از اتفاقات و افراد تاثیرگذار کشور بگوید، حتی اگر عضویت سپاهی نداشته باشد.\r\nباقری: من نمی دانم اوج چقدر برای این فیلم خرج کرده اما به نظرم برای این فیلم، پولش هدر نرفته. اما درباره فیلم مصلحت، اینگونه نیست.\r\nرشیدی: نمی دانم منصور در اکران عمومی چه وضعی خواهد داشت؟\r\nباقری: به نظرم اگر تبلیغ خوبی داشته باشد و اگر اوج بیشتر پشت مصلحت نرود، می تواند اتفاقات خوبی برای منصور رقم بزند.\r\n\r\nسکانس آخر فیلم منصور، واقعا خستگی این جشنواره را از تن من در کرد. سکانسی که منصور روی ویلچر است. البته نیاز به تغییر تدوین دارد که زودتر نفهمیم چه اتفاقی می خواهد بیفتد اما در این فیلم، به پشت سرم نگاه کردم و حس خوبی را در چهره همراهانم دیدم. خودم هم در دلم چندبار تحسین کردم. ما در سینمای ایران، نیاز داربم به این صحنه ها.\r\nرشیدی: یکی از ظرافت های سکانس این است که انرژیاش اتفاق آنقدر بالا می رود که منصور ستاری از روی ویلچرش بلند میشود و به موقع است.\r\nباقری: به نظرم خلبان برای تاکسی دوم نباید اجازه می گرفت. چون با درام مواجهیم، نباید پیش بینی کنیم چه اتفاقی افتاده.\r\nدر منصور، یک سکانس کوچک درباره کودکی تیمسار می خواهیم تا بهتر بتوانیم به شخصیت آن نزدیک شویم. یک ویژگی از آدم را باید داشته باشیم تا در طول فیلم امتداد داشته باشد.\r\nرشیدی: البته جاهایی آن بیماری و کسالت تیمسار در طول فیلم وجود دارد که البته در نمی آید.\r\nباقری: از نظر درام، روند پیشرفت و تکمیل آن هواپیما باید دیده می شد. ما باید چند نما از آن می دیدیم. موسیقی دراماتیک فیلم هم کم است، بغیر از موسیقی سکانس آخر. به همین خاطر هواپیما تبدیل به شخصیت نمی شود.\r\nاقتداری که از تیمسار داریم هم در یک سکانس بسیار خوب است. وقتی نماینده دادستان می آید و سوله را پلمب می کند. تیمسار در این سکانس، به نیروهایش می گوید نماینده دادستان را داخل کانکس بندازید و جوش بدهید و در بیابان های اطراف بیندازید!\r\nجای دیگر هم که نیروی تیمسار برای ترخیص قطعه مشکل دارد، مدیر ترخیص کالا در وزارت بازرگانی را به اطراف پارک چیتگر می برند و چقدر خوب، ماجرا را حل می کنند.\r\nرشیدی: تا حالا فکر می کردیم این کارها ویژه بچه های بسیج است اما حالا می بینیم که از ارتشیها هم برمی آید.\r\nمنصور فیلمی دیدنی است و امید داریم که به زودی اکران شود.\r\nباقری: منصور چند تا صحنه ضعیف هم دارد. یکی از آن ها همان بمباران شهر است که اگر حذف شود هم، چیزی را تغییر نمی دهد. در صحنه ای پای سفره می بینیم که تیمسار، سرهنگش را خراب می کند که به نظرم درنیامده.\r\n\r\nرشیدی: درباره سکانس بمباران شهر یک نکته بگویم. یکی از اولین گروه هایی که حتی قبل از همه در صحنه بمباران شهری حاضر می شدند، گروه چک و خنثای مهندسی نیروی هوایی بودند اما در این سکانس هیچ ردی از این همکاران تیمسار نمی بینیم.\r\nباقری: نکته دیگر این است که به غیر از آن مهندس، تیم همراهش را به خوبی نشان نمی دهد و به آنها نزدیک نمی شود. انگار بقیه، کارگرهای ساده هستند.\r\nبه خاطر سکانس آخر ارزش دارد این فیلم را ببینیم.\r\nمستندساز نباید از ساخت فیلم سینمایی بترسد. نسبتی که مستندساز با واقعیت دارد می ارزد به تخیلاتی که خیلی از فیملسازان دارند و کارشان هم از آب در نمی آید. البته این روند بین مستند تا اثر نمایشی، یک بحث دیگر است.\r\nرشیدی: به نظر من زیبایی سکانس آخر با تیتراژ ضعیف آخر تحت الشعاع قرار می گیرد.\r\nباقری: یه صحنه خوب دیگر هم دارد که تیمسار با موضوع زیارت عاشورا، برخورد جالبی می کند. نمی خواهم داستانش لو برود اما باید می گفتم که این جزو سکانس های خوب فیلم است.\r\nبه نظرم این فیلم ارزش سینما رفتن و پول دادن دارد.\r\nرشیدی: اتفاقا چون لوکیشن ها بزرگ و نماها لانگ است، فیلم را باید در سینما دید و در تلویزیون نمی شود از آن لذت برد.\r\nچند کتاب خوب هم درباره تیمسار ستاری نوشته شده. یک سایت هم با هدایت آقای سورنا ستاری وجود دارد که مطالب قوی و خوبی دارد و بهروز است. توصیه می کنم دوستان از این سایت هم دیدن کنند.\r\nباقری: من هم امیدوارم تا جایی که می شود،مثل برخی فیلمهای جشنواره، خام فروشی نکنیم و سوژهها را هدر ندهیم.\r\n\r\n\r\n ...